ني ني ماماني و بابايي

تكميل كامل پرونده بهداشتي

امروز براي تكميل پرونده دوباره به بهداشت رفتم جواب آزمايشاتي كه برام نوشته بودن دادم و خدا رو شكر همه چيزخوب بود. آدرس دقيق خونمونو پرسيدن قد و وزنم و اندازه گرفتن همراه با فشار خون و نبضم. قدم 157 و وزنم 58 كيلو بود و به خاطر نخوردن صبحانه فشارم 7 بود بهم گفت از اين به بعد ديگه بدون صبحانه اونجا نرم . خلاصه بيشتر از نيم ساعت طول كشيد كه همه مداركو پر كنه . قرار شد 25 دي ماه دوباره مراجعه كنم. ني ني گلم امروز 9 هفته و دو روزشه. تا حالا كه حركاتشو احساس نكردم خدا كنه زودي برسه و تكوناشو احساس كنم.
15 آبان 1391

سورپرايز كردن بابايي

4 مهر تولد شوشو بود اون روز اصلا حال نداشتم برم بيرون واسش كادو بخرم شبش گفتم : بعدا يه هديه خوب بهت ميدم فرداش كه از مدرسه اومدم خونه زودي بي بي گذاشتم ديدم مثبت شد دوباره يكي ديگه گذاشتم مطمئن تر شدم.  شوشو اومد خونه منم تو كاغذ دقيقا همين جمله رو تايپ كردم و پرينت گرفتم   «« جانم ياددته ميگفتم براي روز تولدت ميخوام يه هديه خوب بدم اينم هديه من البته ببخش كه يكم دير شد. »» و بي بي رو كادو كردم و گذاشتم داخلش دادم دست شوشو اصلا فكرشو نميكرد بي بي باشه همين كه ديد بي بي مثبته كلي ذوق كرد و منو بوسيد هههههههه اينم بي بي چكم با دو خط :   ...
5 آبان 1391

قلب ني ني عزيزم

واي خداي من چه لحظه هايي شيريني . روز چهار شنبه ،3 آبان رفتم دكتر برام سونو نوشت ،تا نوبت من برسه استرسم زيادتر ميشد .تا اينكه وارد اتاق سونو شدم همين كه خانم دكتر سونوم كرد ديدم واي جنينن ديده ميشه و دكتر گفت قلبش هم منظمه crl  هم 12 بود و جنين در 7 هفته و 4 روز بود . تو اتاق سونو از خوشحالي نميدونستم چيكار كنم فقط با خودم ميگفتم خدايا شكرت به خاطر همه چيز .وقتي جواب سونو رو پيش دكتر بردم گفت همه چيز نرماله ،و بايد بري بهداشت و پرونده باز كني تا براي يك سري آزمايشات و وزن گيري اونا اقدام كنند . ضمنا به خاطر اين روز خوب رفتم براي عروسي برادر شوشو  (عموي ني ني نازم ) يه پيرهن خوشگل خريدم . ...
5 آبان 1391
1